بسم الله الّرحمن الّرحیم و صلی الله علی محمّد و آله الطاهرین و عجّل فرجهم
" سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در پایان در مورد امروز که سالروز رحلت آیت الله بهجت است اظهار داشت: به نظر من ایشان یکی از بزرگان دین بودند که هر چندین سال یک بار یک نفر مثل ایشان می آید من هر موقع پیش آیت الله بهجت می رفتم انرژی دیگری می گرفتم و صحبت هایشان من را دگرگون می کرد. "

این متن جالب آخرین جملات سایت های خبری از مصاحبه علی دایی سرمربی تیم پیروزی تهران در تمرین بعدازظهر روز سه شنبه 27/2/90 تیمش در جمع خبرنگاران است . مدتی در کشورمان رسم شده که برخی مسئولین و آقایان برای توجیه و یا به بیراهه بردن و فریب افکار عمومی و البته مقدس نمایی خود ، خوبشتن خود را به بزرگان و علمای موجه و مورد وثوق مردم به هر گونه ای منتسب می کنند – جدیدا" جادو و جن هم اضافه شده - که از قرار معلوم آقای دایی از آن قماشند ، البته این رویکرد ایشان بنا بر مستندات خبری به زمان مربیگری اش در تیم سایپا برمیگردد . آقای دایی در آخرین جمله خود اینگونه افاضه نمود : " من هر موقع پیش آیت الله بهجت می رفتم انرژی دیگری می گرفتم و صحبت هایشان من را دگرگون می کرد. "

از ایشان فقط چند سوال دارم و توجه اصلی من در این نوشته با مسئولین و مردم عزیز است ؛ آقای دایی این دگرگونی شما پس از زیارت حضرت آیت الله العظمی بهجت رحمة الله علیه چه بوده بگویید ما هم بدانیم . در مصاحبه پخش شده از برنامه 26 اردیبهشت نود باز هم شما گردن آویز – زنجیر - طلا داشته اید ؛ از زمان بازی در عربستان ریش شما به مانند سران آل سعود – سبیل و ریش گردی چانه ، به صورت منقطع – اصلاح می شود ؛ طبق معمول دگمه های شما به صورت چاله میدانی باز و سینه ها تا جناق هویداست و شما تنها مربی و مسئول در فوتبال حداقل در این سطح هستید که اینگونه لباس میپوشید ؛ از کروات و حجاب – آلمان و عروسی و ....بگذریم – هم سخن نگویم دیگر. آقای دایی ؛ ایشان به شما نفرمودند طلا بر مرد حرام است ؟ تلبس به لباس کفار و تشبه به ایشان حرام است ؟ حجاب و پوشش امری واجب است و حتی برای مردها ، و مردان نیز نمیبایست ترک مروت کنند ؟ تا آنجا که ما دیدیم و شنیدیم ، حضرتشان حداقل نصیحتی که میفرمودند انجام واجبات و ترک محرمات بوده است . البته در این یکی دو هفته – پس از پر کشیدن قهرمانی لیگ و حذف از آسیا آن هم با مقام چهارمی در بین چهار تیم در مقدماتی – عکس نماز و قرآن خواندنتان در رختکن در سایت ها منتشر شده ، قبول باشد ، نماز و قرآن با زنجیر طلا ثوابش هم بیشتر است ، شاید بگویید که در آن زمان طلا را از بدن خارج می کنید ، خوب این هم حرفی است ، به هر حال یکی ازآثار و نتایج بسیار عالی نماز و قرآن و نشانه قبولی آنها و البته دگرگونی پس از زیارت معظم له ، همین انداختن مجدد طلا بر گردن و الخ . در همان قرآن هم که می خوانید آمده است که : " ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر " . آقای دایی احساسات مردم را به بازی نگیرید ، همانی که هستید باشید .

اما سخنی با برخی مسئولین و آقایان ورزشی و غیره . همه مردم به خوبی میدانند که آقای دایی پس از دوران بازیگری اش که الحق و والانصاف از بهترین بازیکنان تیم ملی تا کنون بوده و ما از این حیث بر او ایرادی نداریم ؛ نه در مربیگری موفق بوده است و نه در اخلاق . قهرمانی او در سایپا به شهادت همه کارشناسان مدیون زحمات ورنر لورانت و البته حضور خودش به عنوان بازیکن بوده ، چه آنکه در فصل بعد سایپا را تا سرحدات سقوط نیز کشاند . در تیم ملی که نور علی نور بود و باختش در تهران در مقابل عربستان انصافا شاهکار . البته از نحوه انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی هم نبایست به سادگی گذشت . کسی که تا قبل از انتخاب مربی در برنامه نود اظهار کرده بود که مربی تیم ملی از قبل انتخاب شده و کسی که توانسته پشت پرده با آقایان لابی کند سرمربی خواهد شد ؛ با انتخاب خودش برای این مسئولیت مدعی شد که با خدا لابی کرده است !!! به هر حال این هم یکی از همان آثار و دگرگونی هاست که آقای دایی را توانمند نموده تا با خدا لابی کند و صدالبته همه مردم هم باور کردند ؟! در تیم پیروزی نیز مجددا او در فصل اول حضورش میراثخوار زلاتکو کرانچار بود و با تیم او بود که البته به لطف داوری قهرمان جام حذفی شد هرچند در لیگ هم که تیم را از کرانچار سوم تحویل گرفت به رده های پایین تر سقوط داد . امسال هم که به مانند سال دوم سایپا علیرغم خریدهایش که در اول فصل اعلام کرد دیگر بهانه ای برای عدم موفقیت ندارد با 10 باخت در لیگ و 5 باخت پیاپی برای پیروزی رکودی تاریخی زد ، در آسیا چهارم شد آنهم در بین چهار تیم گروه مقدماتی ، جالب آنکه سرانجام نق زد که من این تیم را نبستم که این شد سرآغاز اختلافات دایی و کاشانی .و تقابل این دو حداقل در محافل عمومی و مطبوعات از همینجا شروع شد . در اخلاق هم که نور علی نور دیگر ، او با بسیاری از بازیکنان خصوصا" بزرگ حتی کریم باقری و خبرنگاران و هر کس که به نوعی او را قبول ندارد مشکل دارد ، شاهکار آخر او هم که در بازی با استیل آذین دیدیم که با عدم رعایت یازی جوانمردانه چه جنجالی درست کرد .

اما به یقین ایراد اصلی بر دایی نیست . این فریاد بر علی دایی نیست او به دنبال منفعت خویش است ، ایراد بر کسانی است که خود آنقدر کوچکند که می خواهند با بزرگی ظاهری دایی و امثال دایی خود را نیز بزرگ جلوه دهند و البته دنبال آلاف و .. سیاسی و اقتصادی و .. خویشند . آن از صدا و سیما که بازیگران سینما و تلویزیون و فوتبالیست ها را به عنوان الگوهای جامعه اسلامی ما قالب میکند ، آن مطبوعات ما و این هم مسئولین و مدیران به اصطلاح ارزشی . این بازیگران و بازیکنان چه دارند جز به اصطلاح هنر بازیگریشان ، کدام عملشان در حد الگو سازی برای پسر و دختر جوان ، مسلمان و غیور و البته خانواده های شهیدپرور ایرانی است . عملکردشان بر معیار کدام ارزش اسلامی است که الگوی مرد و زن مسلمان باشند ؟ همه که میدانیم چرا اینقدر خود را به ندانستن می زنیم ، پوشش و چهره و حجاب و رفتار های اینان را ، که اظهر من الشمس است . سری به همین اینترنت بزنید ، نام یکی را جستجو کنید ؛ چه عکسهایی می بینید ؟؟ آن از عروسی ها و جشن هایشان ؛ آن از حضور در مراسمات رسمیشان ، دیگر چه بگویم که کسی نداند ، هر بار هم به هزار و یک دلیل ماست مالی ؛ در انتخابات و جشن نیکوکاری و .. هم که اگر اینان نباشند واویلا ، شب های ماه مبارک رمضان که بماند . باز هم بگویم ؟؟ در همین برنامه نود در بازی تراکتور سازی بعد از گل نصرتی جلوی دهان مبارکش را شطرنجی کردند ؟ چرا ؟؟ این اولین بار نیست ، آخرین بار هم نیست ، قبلا هم الی ماشاءالله داشتیم یادمان نرفته ، بازیکن آبی که الفاظش لب خوانی میشد اگر چه اکنون استیل ها را آذین میبندد ، دروازه بان 700 میلیونی تیم ملی چطور آن تماشاگر را کتک زد و آب از آب تکان نخورد ؛ ستاره امروز شالکه چگونه داور را نوازش داد و به همین گونه ، میدانید و میدانیم از شمارش خارج است ، اینها مشتی نشانه خروار نه ، که خروارهاست . در حالیکه برای اضافه نمودن حقوق کارمندان دولت با تمام سختی ها و مرارت ها یشان و مدارج علمی و کمالات اخلاقیشان ؛ دعوا است که 6 یا 8 درصد منت بگذارند یا به نرخ تورم که آن هم چه شود، آقایان فوتبالیست ها از بیت المال 300 و 400 و 700 میلیون میگیریند و منت هم میگذارند ، اگر از پرداخت درصدی از پولشان تاخیر شود جار و جنجال میشود ، کمیته انضباطی و تلویزیون و مطبوعات ، که چی ، کمی از پول آقا دیر شد امشب باید گرسنه بخوابد ، آخر بنده خدا پیزی بیشتر از حق چند صدمیلیونی اش نمیخواهد . اما بیچاره کارگرانی که ماهها و سالها پولشان را نداده اند ؛ شاید خبری چند ثانیه ای . یادمان نرفته تلویزیون و بیت المالش در سال گذشته در همین برنامه نود دو ساعت در اختیار طلب چند صد میلیونی آقای دایی بود . چرا ؟ با کدام مجوز شرعی و قانونی ؟؟

یادم می آید در حدود ده سال پیش آقای نبوی منتقد سینما در تلویزیون برنامه ای را با آقای حاتمی کیا داشت در نقد و نمایش فیلم هایش . یکی از خاطرات حاتمی کیا از آغاز کارش مربوط به پدر محترمش بود که او را از ورود به سینما نهی می کرد می گفت اگر وارد اینکار شوی " مطرب " میشوی . راستش وقتی عکسهای برنامه تقدیر از عوامل اخراجیهای 3 را دیدم و مسعود خان ده نمکی را کنار آن بازیگران زن با آرایش های هفت رنگ آنچنانی و لبخندهای این مسعود خان و البته با یاد کردن از گذشته ده نمکی در دهه هفتاد ، این خاطره حاتمی کیا به ذهنم آمد . آری این عرصه مطربی هم می آورد . توجیه شیطان است دیگر برای زنده نمودن یاد شهدا باید اینگونه بود ، آخر شما در هیچ وصیت نامه شهیدی از حجاب چیزی نمیبینید . اگر هم بود الان با حجاب و .. نمیتوان از آنان یاد کرد، باید به روز بود .این دوستان فقه پویا را چنین معنا کرده اند . در فوتبال هم همچنین . سرپرست تیم که پینه بر پیشانی دارد و بجه هیئتی است ، بازیکنان و سرمربی اش آزادند که هرگونه ظاهر شوند . پول بیت المال هم که حلالشان . راستی ، تازه کشف شد که چرا در بازیهای خارج خانه باختند ، چون انگیزه – بخوانید پول توجیبی ، آخه 400 ، 500 میلیون تومان کجای زندگی رو میگیره – نداشتند . بیچاره پول بیت المال و اعصاب مردم و حیثیت ایران . خبرها را هم که شنیده اید تنها عکاسی که حق دارد از تمرینات تیم پیروزی عکس بگیرد یک خانم است ، آقای کاشانی شما به خانواده ات هم چنین اجازه ای میدهی ، ناسلامتی این باشگاه دولتی است ؛ مربی اخلاق فوتبال ، جناب جلالی هم ، همینطور ، ایشان هم در تمرینات تیم فوتبال فولاد خوزستان از دو آنالیزور خانم استفاده میکند و جالب اینکه فولاد هم دولتی است ، بیچاره فوتبال که دچار قحطی عکاس و آنالیزور مرد شده ، عصر یخبندان است دیگر . آخرین خبر جالب هم از زبان رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شنیده شد که شاید وزیر ورزش و جوانان یک زن باشد !! چه شود . از حجاب جدید تیم ملی فوتبال بانوان هم بگذریم که آقایان به هر آهنگ فیفا رقصیدند که ما تیم ملی بانوان فوتبال داریم . جای سوال است که واقعا" این مدیران که برخی از آنها الحمداله همسر و دخترانشان کاملا" محجبه هستند حاضرند دخترشان با این لباس فوتبال و آن لباس کاراته و تکواندو و ... ظاهر شود و جلوی نامحرمان پاها را تکان دهد – واژه ای که سانسور نشود نیافتم - . اصلا" آیا این لباس در جلوی چشم مردان خارجی و داخلی نامحرم حجاب است و موجب افتخار اما همان پوشش در خیابان و ... میشود بی حجابی ؟؟ فقه این آقایان اینقدر پویاست ؟؟
بگذارید باز هم بگویم . چند سال پش هنگام آغاز اولین اجرای طرح های امنیت اجتماعی توسط نیروی انتظامی ، در یک جلسه استانی چند روز قبل از آغاز طرح که برای توجیه آن هم بود ؛ به جانشین وقت نیروی انتظامی استان پس از توضیحاتش گفتم : جناب سرهنگ ، این کارتون اگر چه خوبه اما این نحوه عمل نیست ، اگر راست میگویید بروید دم درب محل جشنهای خانه سینما و اختتامیه جشنواره فجر و استادیوم های فوتبال و ... و کمی هم با بازیگران و بازیکنان طرف شوید ، وقتی همه ، شبانه روز اینان را الگوی جوانان میکنند و آنها هم آنچنانی میگردند با این پسرها و دخترهای بیخبر چه کار میخواهید بکنید ، اصلا" این لباسها و مانتوهای تنگ را کجا میفروشند ؟ این آرایشها و موهای آنچنانی در کدام آرایشگاهها انجام میشود ؟؟ به واقع نمیبینید ؟ تا این الگوها را درست نکنید بدتر میشود . و دیدیم که شد .

اصلا" چرا دورتر برویم ، در این چند روزه از یک طرف آقای ناصر حجازی بیماریش شدت پیدا کرد از طرف دیگر پیکر پاک شهید برونسی پیدا شد ، شهید برونسی که علامه عارفی چون مرحوم میرزا جواد آقای تهرانی او را فرمانده عزیز خطاب میکند و برای امام جماعت شدن از شهید برونسی اجازه و دستور میخواهد و طلب شفاعت میکند ؛ حالا ببینید همین صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای او چه میزان وقت گذاشت ، برای حجازی چه میزان ، بله حجازی هم مانند دایی و خیلی های دیگر فوتبالیست بزرگی بود ، اما فقط همین نه بیشتر ، او در کجای انقلاب و برای نظام کار کرد ؟ در دفاع مقدس ، در سالهای سازندگی ، در تحریم های اقتصادی و در انرژی هسته ای چه وقت و کجا برای انقلاب مایه گذاشت ؟ حتما" در بنگلادش ؟ در دوران غوغای فتنه 88 کجا بود ؟ اینان برای نظام و انقلاب اسلامی چه کردند ؟ شاید از منظر دوستان و در مکتب ایرانی اینان به مانند تخت جمشید و نوروز و جهارشنبه سوری الگو باشند اما یقینا" در مکتب اسلام ناب چنین نیست .اگر چنین بود که به جای فقرا و بسیاری از خانواده های ایثارگر و جانباز و ... که هر چند وقتی قسمتی از مشکلاتشان را که با بغض و در عین حال متانت و عزت نفس فرو خورده اند و هیچ ادعا و طلبی از نظام ندارند ؛ قضای روزگار عیان میکند ؛ پولهای چند صد میلیونی به جیب فلان بازیگران میلیونر با بهانه نمایشگاه عکس سرازیر نمی شد و بازیگران میلیونر دیگر به حج گسیل نمی شدند ؟

روزی در یکی از کلاسهایم که بحث حجاب شد ، دختر خانمی با من محاجه کرد : استاد مگه نه اینکه این نظام اسلامی و به فرموده امام ، صداوسیما دانشگاه است ؟ مگه نه اینکه این فیلم ها برای آموزش و فراگیری است و نه فقط تفریح و سرگرمی ؟ مگه نه اینکه این خانم در فیلم حالت کشف و شهود پیدا میکند ؟ مگه نه اینکه آن خانم در نقش زن حضرت ابراهیم علیه السلام از اهمیت و تقدس نقش حرف زد ؟ مگه نه اینکه همه این بازیگران در نقششان فرو میروند ، حس میگیرند و با آن زندگی میکنند ؟ پس چرا این ها بلافاصله در پشت صحنه ، در میان مردم ، در مصاحبه های با مطبوعات و عکس ها و در مراسمات تقدیر – پولش را هم گرفته ، مشهورتر هم میشه ، پزشو هم میده ، حالا تقدیر هم میشه – در همین دانشگاهی که اسمش صداوسیماست باز حجابش آنچنانی و اون احساسات مقدس که با اون نقش ، زندگی میکردن دیگه اثری ازش نیست ؟ پس چرا انتظار دارید من با دیدن بازی های این بازیگرها و تقدیر صداوسیما و احساسات اون فوتبالیست ، بشم محجبه و مومنه ؟ چطور به ذهنم تبادر نکنه که دین و حجاب و ایمان و .... در زندگی فقط به اندازه یک نقش فیلم و سریاله و بس ؟
خب حالا من چطور باید با این همه تعارضات رفتاری مسئولین با اصول اسلام و انقلاب این دانشجو را توجیه کنم ؟؟

باز هم بگویم ؟ آخر چطور باید رفتار دولتی را توجیه کرد که با ادعای عدالت و مبارزه با فساد اقتصادی آمد و اکنون معاون اول دولت بنا بر تصریح دادستان کل کشور از متهمان یک پرونده کلان فساد اقتصادی است و گروه جنجالی و منحرف پیرامون رئیس دولت نیز بنا بر تصریح رئیس قوه قضاییه در فساد اقتصادی غوطه ورند . بازهم : بگم؟بگم؟
نه، بس است . درد دل بود دیگر . ببخشید .
والسلام علی من اتبع الهدی
ابراهیم بوداغی – مدرس دانشگاه